عرفان قرون وسطاي يهود در آلمان
 
آنتی صهیون אנטי ציון
28 / 7 / 1390برچسب:عرفان یهود, :: 5:22 ::  نويسنده : סאגדה       

* عرفان قرون وسطاى يهود در آلمان
سنت مرکاوا که به سبب تحولاتى که در بابل از سر گذرانده بود تغيير و تعديل يافته و از طريق ابوهارون و بعدها توسط منابع باهيرى به اروپا رسيده بود در قرون وسطا به دو زير مجموعه اصلى در انديشه عرفان منجر شد:
اولين گرايش در آلمان پيدا شد و نمود آن نهضت ~حاسيدهاى اشکنازى~ بود.
دومين گرايش در منتهااليه غرب آلمان در شبه جزيره ايبريا و در جنوب فرانسه به وجود آمد و آغازگر نهضت قبالا شد. دوره اى از حدود 1150 تا 1250 که شاهد استقرار قبالا در جنوب فرانسه و اسپانيا بود، براى شکل گرفتن عرفان يهود کم اهميت تر از شاخه ديگر يهوديت اروپايى در شمال فرانسه (و انگلستان) و نواحى راين و دانوب در آلمان نيست. بر خلاف قبالاى قرون وسطا که مقدر بود تحول وسيع و متغيرى را که از نيمه دوم قرن سيزدهم شروع شده بود تجربه کند، نهضتى که مى توان تقريبا به طور خلاصه بر آن نام ~حسيديسم~ (زهدگرايى) آلمانى (يا اشکنازى، برگرفته از نام محلى که در کتاب مقدس ذکر شده و از قديم براى اشاره به آلمان به کار رفته است) گذاشت، به سختى مى توانست به عنوان جريانى زنده و مستقل بعد از ربع دوم قرن سيزدهم باقى بماند. بدون ترديد، در دل يهوديت فرانسوى - آلمانى نوعى استمرار سنت عرفانى مبتنى بر ~سفر يصيرا~ و هخالوت وجود داشت (در بالا نگاه کنيد به سفر يصيرا) ; و نيز برخى عناصر از سحر و جادوى بابلى که شايد هم از طريق ايتاليا به آن رسيده بود وجود داشت; و به نظر مى رسد جريان گنوسى ساز متبلور در سفر ها - باهير بدون آن که آثارى از خود بر جاى گذاشته باشد، از آلمان نگذشته است. با اين حال، فضاى فکرى يهوديت فرانسوى - آلمانى از فضاى حاکم بر اسپانيا و يا حتى پروانس - لانگدوک بسيار متفاوت بود; مشخصه آن فضا، فرهنگ تلمودى تقريبا انحصارى آن بود; نسبت به کشورهاى داراى تمدن اسلامى تماس فکرى کم ترى با محيط غيريهودى داشت; و از الهيات يهودى کشورهاى عربى خاورميانه، آفريقاى شمالى و اسپانيا اطلاعات ناچيزى در دسترس بود. اين وضعيت محتملا تنها در ثلث اخير قرن دوازدهم تغيير کرد; تا آن زمان معلومات «فلسفى » دانشمندان يهودى فرانسه و آلمان، اساسا متشکل بود از شرحى عربى، شايد متعلق به قرن يازدهم، از ~رساله عقايد و باورها~ اثر ~سعديا بن يوسف~ (دانشمند و فيلسوف بزرگ يهود بابلى قرن نهم و دهم) و تفسيرى بر «~کتاب آفرينش~ » که به قلم يک يهودى ايتاليايى به نام شبتاى دونولو (در سال 964) مستقيما به عبرى نوشته شده بود. حتى آن زمان که تاثير فرهنگى يهوديت اسپانيايى در فرانسه - انگلستان و آلمان بيشتر و قوى تر احساس مى شد، قبالاى نظريه پرداز ياد شده به ندرت در آن جا رخنه کرد. متفکران متعلق به سنت يهودى فرانسوى - آلمانى که متمايل به نظريه پردازى هاى الهياتى بودند، مشکلات خاص خود را داشتند. اين امر به عرفانى بسيار آميخته به زهدگرايى منجر شد. وضعيت عمومى زندگى يهوديان در آن مناطق سهم بسزايى در اين گونه عرفان داشت، چنان که به خصوص بعد از جنگ صليبى اول، آنها به شدت گرفتار آزار و اذيت هاى خونين بودند.

* محور عرفان يهوديان آلمان
ديندارى يهودى آلمان در قرنهاى يازده و دوازده ويژگى هاى خاص خود را داشتند: زهد ايشان; تاکيد بسيار زيادى که بر سلوک اخلاقى در کنار مراسم آيينى داشتند; اعمال و عقايد جادويى آنان; عزلتى که از مسيحيان داشتند گرچه در ميان آنان سکنا گزيده بودند و به هر حال تحت تأثير انديشه هاى آنها واقع مى شدند; و نيز الاهيات عرفانى ايشان. محور اين عرفان انديشه کاود،يا جلال الاهي، بود کاود از مقام الوهيت فيضان مي کرد و عرفان مي توانستند در پايان سلوک خويش در هخال ها، به تماشاي آن نايل آيند. کاود ياد شده، که به ان شخينا نيز مي گويند، در رويا هاي عرفاني نشسته بر عرش الا هي به نظر مي رسد. به نظر حاسيديان اشکنازي تمام مکتوبات و اظهار نظر هاي مربوط به ابعاد بسيار عظيم بدن خدا، که به شيعور قوما مشهورند، به کاود اشاره دارند. آن اندازه ها آن قدر بزرگ بودند که متکلمان فلسفه انديش يهود را گرفتار کرده بودند. کسى فکر نمى کرد که خداى غير قابل شناخت و خارج از دسترس روياهاى عرفانى، از ساختار جهان جدا و دور باشد; بلکه برعکس او را حلول کرده در تمامى خلقت مى دانستند: حلولى که هم مرز و شبيه همه خدايى بود. در يکى از مجموعه هاى مشهور در برگيرنده سرودهاى مذهبى که در محافل همين دين داران نگاشته شده است، و امروزه هنوز هم در برخى نسخه هاى نمازنامه ~کنيسه~ استفاده مى شود مى توان قطعه زير را يافت: تو پيش از همه خلايق بوده اى. تنها و بى نياز از همه. آغاز و انجام امور به دست تو سامان مى گيرند. تو در آنهايى; و آنها بسته روح تواند. اين مجموعه سرود، که به نام ~شير هييحود~ يا سرود يگانگى، مشهور است بازتاب الاهيات عرفانى حاسيدان اشکنازى و سرشار از معنويت متعالى آن است. با اين همه، لحن همه خدايانه اين مجموعه از جانب برخى حاخام ها بيش از اندازه دور از آيين به شمار مى آمد و لذا تلاش مى کردند تا از داخل شدن آن به نمازنامه جلوگيرى کنند. انتقادات معطوف چنين فقراتى بود: «همه چيز در تو، و تو در همه اشيايى»; «آنگاه که چيزى در حال به وجود آمدن است تو در آن هستى، زيرا همه چيز را در بر مى گيرى و همه از تو پرند»; «پيش از همه، همه چيز تو بودى و هر چيز تا هست شد بى درنگ از تو پر شد». بارى آنچه ممکن است از چشم الاهيات عقلى سؤال برانگيز باشد از نظر عارفان مى تواند بى ضرر باشد. مسئله نظرى اصلى اين بود که بين خداى برخوردار از تعالى محض و وحدت مطلق و بين جلوه هاى او در خلقت، و نيز در وحى و تماس با افراد الهام يافته، چه ارتباطى هست. تفکر بر روى اين مسئله به شرح و بسط سلسله مراتب فوق طبيعى مختلف بين خداى دست نيافتنى و عالم مخلوق يا دريافت کنندگان ابلاغ الهى منجر شد. اطلاعات مربوط به فرشتگان که از کتاب مقدس و سنت حاخامى و عرفانى و نيز از تامل در شخينا به دست مى آمدند، چون مواردى براى ساختن اين سلسله مراتب به کار مى رفتند و همچنين صبغه خاصى نيز به اعمال عبادى مى دادند. انجام اعمال عبادى از اين خصيصه نيز برخوردار بودند که در آنها از رهگذر توجه ثابت بر روى کلمات و حتى حروف نمازهاى کنيسه به تمرکز معنوى پرداخته مى شد. منفعت تاريخى اين تاملات هرچه باشد، آنها بازتاب زيادى در دوره بعدى رمزگرايى يهود نداشتند; تنها استثناهايى که وجود دارند مباحث عرفانى مربوط به نماز و شيطان شناسى است که گاهى تحت تاثير اعتقادات محيط مسيحى قرار گرفته و در محافل حسيديان کاملا بسط مى يافتند. از سوى ديگر، تقدير چنان شد که اخلاق زاهدانه اين جنبش که شرح اديبانه آن در اثر ~اليعازار بن يهودا~ از اهالى ورمز (حدود 1160- 1238) و در تجديد چاپ «~کتاب پرهيزگاران~ » (سفر حسيديم) نمود يافت، از آن زمان به بعد از نشان هاى معنويت يهودى به حساب آيد، و ديگر فرقى نمى کرد که اين معنويت رمزى باقى مى ماند يا نه.

* تأثير نهضت حاسيدهاى اشکنازى بر جامعه اروپا
اگرچه نهضت حاسيدهاى اشکنازى، خود در بين طيف وسيعى از جامعه يهود آلمان که بسيارى از ويژگى هاى جانبى آن را به خود گرفته بودند نقش تعيين کننده اى داشت اما عرفان اين نحله از محافل خواص فراتر نرفت. رويه ضد خردگرا، تأکيد بر خصايص اخلاقى، محور بودن نماز، عقايد و مناسک جادويى، افراط در زهد و توبه گرايى، و اين اعتقاد که بايد گناهکار با درد و رنجى خودخواسته تاوان گناه پس دهد، همه تا مدت ها پس از آنکه اين نهضت از هم فروپاشيده بود آثار نازدودنى خود را بر جامعه يهود اروپاى مرکزى و شرقى باقى گذاشته بودند. اين انديشه ها از طريق تنها نوشته عمده اى که در زمينه اى غير از هلاخا و به دست حاسيديان اشکنازى پديد آمده بود انتشار يافتند. اين کتاب ~سفر حسيديم~ که از تعاليم ربي يهوداي عابد ( 1217-1150) و اعضاي حلقه درس وي تدوين يافت. ربي يهودا از اعضاي خاندان کالونيموس بود که در قرن نهم از ايتاليا به آلمان مهاجرت کردند و تعاليم عرفانى را با خود بدانجا بردند.

* تعارض ديدگاههاي عرفاني نهضت حاسيدهاى اشکنازى با روش هاى هلاخايى
متدينان آلمانى به موازين هلاخايى ملتزم بودند، و اگرچه برخى آداب جديد را در کار آورند اما ديدگاه هاى عرفانى آنها عموما فرصت نيافتند که بر سنت هاى هلاخا غالب آيند. اولين نقطه اى که اين نهضت در آن با تعارض ميان عرفان و روش هاى هلاخايى مواجه شد مسئله استفاده از عرفان براى حل مشکلات هلاخايى از طريق دريافت وحى از آسمان در رؤيا بود. دست کم يکى از اين متدينان چنين ادعاهايى داشت. اين روش در کتاب ~شئلوت اوتشووت مين هشامييم~(پرسش ها و پاسخ هايي از آسمان ) اثر يقوو لوي از اهالي مارژو (قرن هاى دوازده و سيزده) مشهود است. يعقوو به گوشه عزلت مى رفت و دعا مى خواند و اسماء الاهى را بر زبان مى راند و آنگاه پرسش ها را مطرح مى کرد. پاسخ هايش در رؤيا داده مى شدند و اغلب با آياتى از کتاب مقدس آميخته بودند; آياتى که مى توانستند به گونه اى تفسير شوند که گويا حاوى پيامى مرتبط با مشکل مورد نظر هستند. چنين روالى در نقطه مقابل اين سنت کاملا جا افتاده قرار دارد که مى گويد امر هلاخا نبايد به تصميم نبوت و پيش گويى واگذار شود، بلکه ميزان، رأى اکثريت حکيمان پس از بحث و تحليل مسائل مورد ابتلا است. با اين حال راه حل هاى يعقوو پذيرفته شدند و در نوشته هاى هلاخايى بعدى نقل قول مى شدند.

پي نوشتها:
1- باورها و آيين هاي يهودي، نويسنده: آلن آنترمن، مترجم: رضا فرزين، ناشر: مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، تاريخ نشر: 1385، ص 145-182
2- فصلنامه هفت آسمان، شماره 4، مقاله ادبيات و خاستگاه تاريخى مکتب قباله، نوشته فروزان راسخى
3- فصل نامه هفت آسمان شماره 11، مقاله عرفان يهود، نويسنده: ژرژ - وايدا، مترجم: احمد رضا مفتاح


نظرات شما عزیزان:

اوس مجید
ساعت21:53---6 آبان 1390
سلام.
من هم بابت لینک سخنرانی استاد رائفی پور از شما تشکر می‌کنم.
لطف کردید.
موفق باشید.
یا علی


دختر آسمان
ساعت13:04---6 آبان 1390
سلام ممنون بابت لینک سخنرانی استاد!
با افتخار لینک شدید
موفق باشید


کلیک های پایدرای
ساعت10:54---29 مهر 1390
سلام

دعوتین

منتظرم نظرات شما هستیم


ravani
ساعت13:15---28 مهر 1390
پاسخ: اهوم خیلی استقبال شده و کمک میکنند از همه ممنونم
پاسخ:امیدوارم مشکلتون حل شه


هادی
ساعت12:42---28 مهر 1390
سلام خدمت مدیریت محترم وبلاگ.
ممنونم از اینکه به هادی نت سر زدید و متشکرم بابت نظرتون.
وبلاگ شمام خیلی عالیه مطالبتون حرف نداره
بنده وب شما رو لینک کردم اگه مایل بودین منو با عنوان آنتی فراماسون لینک کنید.
وب من :hadinet.loxblog.com


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

זה בלוג לאסוף חומרים על זרמי היהדות צמחו בהיסטוריה האנושית
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک:منو با اسم آنتی صهیون و آدرس anti.zion.LXB.ir لینک کنین بعد مشخصات لینک خودتون رو اینجا بنویسین .

در صورت لینک کردن من خودکار لینک میشین 





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 82
بازدید هفته : 99
بازدید ماه : 93
بازدید کل : 104072
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 40
تعداد آنلاین : 1